یادداشتی به قلم عبدالرسول جوادی بالاجاده
این روزها خبرهای ناخوشایندی از نامهربانی‌های همسایگان شرقی ایران عزیز " افغانستان و پاکستان " بسیار شنیده می‌شود . تا جائیکه نامهربانیها به بی‌حرمتیها و سلب امنیت اجتماعی و برخوردهای ناجوانمردانه با تعدادی از نیروهای حفاظتی و انتظامی تبدیل شده است . 
تصاویر تکان دهنده ضرب وشتم سرباز مرزبان انتظامی و پرسنل نیروی انتظامی در دیگر نقاط کشور ، تعرض به کودکان و نوجوانان دغدغه‌های بسیاری را در حوزه امنیت اجتماعی برای مردم ایران ایجاد شده است و عملاً به یک دلنگرانی تبدیل شده است . 
این برخوردهای ناجوانمردانه در مقابل این همه رفعت ، مهربانی دولت ایران که عامل ورود غیر مجاز میلیونها مهاجر افغانی شده است و عملاً در همه جای کشور جا خشک کرده‌اند ، موجبات نگرانی و دغدغه خانواده ها بسیار شده است تا جائیکه حرمت کودکان کم سن و سال را هم نگه داشته نمی‌شود و اخباری از تعرض وحشیانه به آنان فضای امنیتی کشور را دستخوش ناامنی کرده است . 
در سالهای اخیر بسیار درباره جلوگیری از ورود غیر مجاز و کنترل مهاجرین افغانی که قارچ گونه در سراسر کشور آنهم به صورت مجردی و زندگی جمعی دارند در رسانه‌ها پرداخته شده است و حتی گوش خراش تر آنکه برخی از مدارس حاشیه شهرها جمعیت نیروهای مهاجر افغانی در کلاسها بر هموطنان ایرانی بیشتر می‌باشد و یا زاد و تولد آنان در مقایسه با جمعیت ایران در بیمارستانها بیشتر ثبت شده است . 
کشوری که با این همه مشکلات در حوزه معیشت و اقتصاد مواجه است ؛
آیا شایسته است مرزهای آن اینگونه باز بماند که جمعیت غالب نیروهای مهاجر که اکثر مشاغل خدمات اجتماعی شهر و روستاها را ، حتی فروشندگی در فروشگاه‌ها و سرایداری مجتمع‌های مسکونی و ... را عهده‌دار شدند و چون بمب‌های شناور در همه جای ایران کاشته شده‌اند را پایان داده نشود ؟ 
انتظار است دولت چهاردهم در ساماندهی این امور مغفول مانده (مهاجرین افغانی) ساز و کار مناسبی طراحی و اجرایی کنند شناسنامه‌دار کردن و رأی دادن نیروهای مهاجر حقوقی اجتماعی برای آنها مترتب می‌کنند که دامنه آسیب‌های اجتماعی آن به حوزه امنیت و حفاظت گشوده می‌شود . 
سوال این است ؛ این همه ساز و برگ اداری و ایجاد سازمان‌هایی چون سازمان امور اجتماعی و امور اتباع در وزارت کشور و ... طول این چند دهه چه اقداماتی کردند ؟ 
- آیا ورود بی‌رویه مهاجرین افغانی در دهه‌های اخیر خود آسیب اجتماعی به شمار نمی‌رود که در سازمانهای تصمیم گیر اجتماعی مورد رسیدگی و تصمیم گیری قرار گیرد ؟ 
- آیا کارشناسان حوزه امنیت این فراوانی نیروهای مهاجر را برای حفاظت و امنیت یک آسیب بر نمی‌شمارند ؟