اختصاصی پتروچی؛ نه براساس گمانه زنی های فانتزی ایدئولوژیست های اقتصادی قرار است حیات صنعت طلای سیاه به این زودی خاتمه یابد و نه تولیدکنندگان نفتی از بازار  فروش خود دست می کشند! بنابراین باید جایگاهی برای توسعه تجدیدپذیرها در این وانفسای حیات صنعتی باز کرد.

طی چند سال متوالی در گذشته رایزنی های سابیک به عنوان غول صنایع پتروشیمی عربستان با شرکت آرامکو برای طرح تبدیل مستقیم نفت خام به مواد پتروشیمی توجه رسانه ها را به خود معطوف کرده بود یک قرارداد 20 میلیون دلاری که قرار بود در سال 2019 تصمیم نهایی برای اجرای آن گرفته شود، بدین ترتیب تا سال 2030 ، با ایجاد 30 هزار فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم، 1.5 درصد به تولید ناخالص داخلی عربستان صعودی اضافه کند.  

مشابه این طرح در قالب تاسیس پتروپالایشگاه در سیاست های انرژی کشور اخیرا و طی چند سال گذشته مورد توجه قرار گرفته است که در نوع خود نگاه اقتصادی ایده آلی ارزیابی می شود. در بخش دیگر این همکاری ورق به سمت تحقق همان دغدغه جهانی باز می گردد و عملکرد سابیک با بخش تجدیدپذیرها دیده می شود. این شرکت در سال 2019، در سایت‌های هند و تایلند خود برای تأمین برق از پنل‌های خورشیدی استفاده کرد که باعث کاهش انتشار 200 تن گازهای گلخانه‌ای شد. همچنین خانه نوآوری SABIC در ریاض، عربستان سعودی از سال 2015 به طور کامل از انرژی خورشیدی استفاده می‌کند.
با بررسی زوایای مختلف این موضوع می توان دریافت که باتوجه به وجود 350 روز آفتابی در کشور و وزش بادهای مستمر دربرخی مناطق وموقعیت مناطق ویژه اقتصادی  درکنار مجتمع های صنعتی، رشد و توسعه نیروگاه های خورشیدی چه میزان می تواند محقق شود؟ به ویژه در طرح های جدیدی که در قالب واحدهای پتروشیمی، پالایشگاه ها و پتروپالایشگاه ها و ... کلنگ آن به زمین خورده است یا در اولویت اجرا قرار گرفته اند.    
اما از سوی دیگر فارغ از موضوع محیط زیست رشد اقتصادی کشور نیز در این اشل جای خود را پیدا خواهد کرد. مدیریت سرمایه گذاری در بخشی که اولویت و مزیت اقتصادی دارد می تواند در فرآیند صرفه جویی انرژی  و هزینه اقتصاد کشور را یک سروگردن بالاتر از کشورهای منطقه نگه دارد. اگر سیاست های تشویقی برای طرح های جدید لحاظ شود تا صرفا سرمایه گذار خود را تاجر و خارج از گردونه این سیاست گذاری های کلان نبیند و بالعکس خود را شریک و مسئول در قبال این نگاه کلان بداند می تواند مثمر ثمر واقع باشد. تامین خدمات برق و یوتیلیتی مجتمع ها از کانال نیروگاه های خورشیدی و یا بادی می تواند یکی از گزینه های قابل تامل در این عرصه باشد. بویژه آنکه مناطق ویژه اقتصادی پتروشیمی به لحاظ جغرافیایی می تواند فضای مناسبی را برای رشد و توسعه تجدیدپذیرها ارائه دهد. استفاده از این ظرفیت برای تامین خدمات برقی می تواند پیوند انرژی های پاک و صنعت پتروشیمی به نحوی مطلوب فراهم کند. درادامه تولیدات برق نیروگاه های انرژی های نو می تواند با سوق دادن در راستای عمل و اجرای مسئولیت های اجتماعی برای مجاوران وبومیانی که در همسایگی مجتمع ها هستند گره گشا باشد. 
 شاید بیان این ایده روی کاغذ جذابیت داشته باشد اما در عمل و اجرا شرایط کمی متفاوت به نظر می رسد بنابراین می بایست نگاه همه جانبه ای به بخش ها و حوزه های تولیدی باتوجه به دغدغه ها و چالش ها در این صنعت شکل بگیرد. شاید بیان یک ابلاغیه از سوی مقام عالی وزارتخانه  نفت قدم های صنعت را به سوی عملیاتی کردن این امر تندتر کند تا با اولویت بخشیدن به این اصل شرکت های تجاری با در نظرگرفتن سود و زیان اقتصادی و محیط زیستی برای تحقق آن ترغیب شوند. 
نیازی نیست چند دهه بگذرد تا ما نیز با الگو پذیری از غول های این صنعت حرکت های مشابه انجام دهیم. با ساختار شکنی درجهت مطلوب می توان این امر را در سطحی گسترده عملیاتی کرد. این یک تیرو دونشان ضمن پایداری محیط زیستی و احتساب به عنوان برگ برنده صنعت انرژی کشور در سطح بین المللی می تواند مزایای اقتصادی که مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر متصل شده اند را برای کشور رقم بزند.  استفاده کمتر از سوخت های فسیلی درتولید انرژی و سوق دادن آن به سمت بازارهای فروش و صادرات می تواند به تقویت ارزآوری کشور کمک کند.  
صدور یک ابلاغیه در خصوص امتیازدهی به پتروشیمی ها و ایجاد یک الزام به شرط فراهم کردن شرایط برای صنعتگران  می تواند تلنگری در تغییر نگاه به این بخش از ماجرا باشد.